سلام
یه چند روز دیرتر ولی اومدم، مگه میشه اینهمه حرفو تو خودت نگهداری هر چقدر هم که بخوای جلو اونها رو بگیری و قورتش بدی به استانه انفجار میرسه. باز اگه یکی باشه که دو کلوم باهاش بحرفی خوبه ولی یه وقتایی هست که اونقدره حرفهات تلخ و سنگین اند که حتی تو ذهنت هم مرور نمیکنی چه برسه به اینکه بخوای برای کسی بازگو کنی. ما این روزها رو تو همچین بغضی میگذرونیم. زورش رو چشمهام میاد و فوران میکنه ولی ریز ریز یه جوری که هیشکی نفهمه امشب نزدیک بود لو برم ولی به لطف پیازی که تو دستم بود قضیه مسکوت موند.
دلم بدجور هوایی شده فکر کنم روزهای خوشی دیگه تموم شد و نوبت روزهای سخته که باید بگذرونیم نمونه اش هم چیزهایی که تو این چند روز پیش اومده، دندون درد من اونم دو تا با هم، ظاهرا منگول داره ابله مرغون میگیره علائمش که هست خدایا تنهایی چه جوری بگذره!!!!!!!!!!!!!!
+
| نوشته شده توسط: بهار نارنج
در: پنج شنبه 4 آبان 1391برچسب:,
تبادل
لینک هوشمند
برای تبادل
لینک ابتدا ما
را با عنوان
وقایع اتفاقیه
و آدرس
بهارنارنج.LXB.ir
لینک
نمایید سپس
مشخصات لینک
خود را در زیر
نوشته . در صورت
وجود لینک ما در
سایت شما
لینکتان به طور
خودکار در سایت
ما قرار میگیرد.